* این مگسهای دیوانه از این عقیده دستبردار نبودند که عمر خوش، و زیباترین و پرشکوهترین شکل زندگی آن است که در میان خون فاسد و گندیده بگذرد.
* از او خواستم که مرا ببخشد، زیرا که من در هر موردی، برای هر چه در هرکجا اتفاق میافتد، به خاطر تمام وقایع ناگواری که در روزنامهها میخوانم، شخص خودم را گناهکار میدانم و حس میکنم که تمام این اتفاقات زیر سر من است.
تنهایی پرهیاهو، بهومیل هرابال
Too Loud a Solitude, Bohumil Hrabal
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر