۱۳۹۷ فروردین ۹, پنجشنبه

#کتاب_نوشته: ساعت‌ساز نابینا، #ریچارد_داوکینز

در دنیا آدم‌هایی هستند که ناامیدانه تلاش در نپذیرفتن تکامل داروینی دارند. به نظر می‌رسد آنها به سه گروه تقسیم می‌شوند، آنهایی که به دلایل مذهبی می‌خواهند تکامل دروغ باشد. آنهایی که دلیلی برای انکار تکامل نمی‌یابند اما به دلایل سیاسی یا اعتقادی مفهوم انتخاب طبیعی را ظالمانه و دور از انصاف می‌داند یا گرایشات نژادپرستانه آنها با تکامل ناسازگار است و در آخر آن‌هایی که با مخالفت می‌توانند هیاهو ایجاد کنند و برنامه‌های مردم‌پسند خوبی تهیه کنند.

ساعت‌ساز نابینا، ریچارد داوکینز
The Blind Watchmaker, Richard Dawkins

۱۳۹۷ فروردین ۷, سه‌شنبه

#کتاب_نوشته: غول مدفون، #کازوئو_ایشی‌گورو

خدایی که بخشایش بی‌حدواندازه دارد، چه فایده دارد آقا؟  خدایان اجداد من قواعد و شیوه‌های خودشان را به‌وضوح اعلام می‌کنند و وقتی ما قوانینشان را نقض می‌کنیم، به‌شدت مارا مجازات می‌کنند. خدای شما به انسان‌ها اجازه طمع ورزیدن، شهوت تصرف زمین و ریختن خون را می‌دهد، با این تصور که باکمی دعا همه گناهانشان بخشیده می‌شود و آمرزیده می‌شوند.

غول مدفون، کازوئو ایشی‌گورو
The Buried Giant, Kazuo Ishiguro

۱۳۹۷ فروردین ۶, دوشنبه

#کتاب_نوشته: پندار خدا، #ریچارد_داوکینز

یک نمونه آن پرسش فلسفی قدیمی است که می‌گوید: آیا تو هم مثل من قرمز می‌بینی؟ شاید آنچه برای تو قرمز می‌نماید برای من سبز باشید یا اصلاً رنگی باشد که در خیال من هم نمی‌گنجد! فیلسوفان این پرسش را در زمره پرسش‌هایی می‌دانند که هرگز پاسخی ندارد.

پندار خدا، ریچارد داوکینز
The God Delusion, Richard Dawkins

۱۳۹۶ اسفند ۲۶, شنبه

#کتاب_نوشته: بید کور، زن خفته، #هاروکی_موراکامی

یک شاعر ممکن است در بیست‌ویک‌سالگی بمیرد، یک انقلابی یا یک ستاره راک در بیست‌وچهارسالگی. اما پس‌ازاین سن فرض می‌کنی قرار است همه‌چیز مرتب باشد. تو از پیچ مردگان گذشته‌ای، از تونل بیرون آمده‌ای و مستقیم به سمت سرنوشت می‌تازی. تو دیگر شاعر یا انقلابی یا یک ستاره راک نیستی. مست و مدهوش در دکه تلفن از دنیا نمی‌روی یا ساعت چهار صبح درها را منفجر نمی‌کنی.

بید کور، زن خفته: فاجعه‌ی معدن نیویورک، هاروکی موراکامی
Blind Willow, Sleeping Woman, Haruki Murakami: New York Mining Disaster

۱۳۹۶ اسفند ۲۳, چهارشنبه

#کتاب_نوشته: طرح بزرگ، #استیون_هاوکینگ

باید مجموع کاملی از قوانین وجود داشته باشد که وضعیت جهان را در یک زمان خاص ارائه دهند. این قوانین باید شامل همه مکان‌ها و زمان‌ها باشند در غیر این صورت آنها قانون نخواهند بود. هیچ استثنا و معجزه‌ای نمی‌تواند وجود داشته باشد و خدایان و شیاطین نمی‌توانند در تداوم جهان دست‌اندازی کنند.

طرح بزرگ، استیون هاوکینگ
The Grand Design, Stephen Hawking

۱۳۹۶ اسفند ۲۲, سه‌شنبه

#کتاب_نوشته: ساعت‌ساز نابینا، #ریچارد_داوکینز

* باید خیلی خودخواه باشیم که فکر کنیم از میان میلیاردها میلیارد سیاره جان، تنها این گوشه پرت از دنیا، در گوشه‌ای پرت از یک منظومه شمسی، در گوشه‌ای پرت از یک کهکشان، به‌عنوان تنها سیاره برای ظهور حیات انتخاب‌شده است.

* جهان زنده اساساً به دو بخش باکتری و غیر باکتری تقسیم می‌شود. ما جز آن غیر باکتری‌ها هستیم.

* جهان پر از چیزهایی است که وجود دارند و باعث بودنشان در جهان می‌شوند.

ساعت‌ساز نابینا، ریچارد داوکینز
The Blind Watchmaker, Richard Dawkins

۱۳۹۶ اسفند ۲۰, یکشنبه

#کتاب_نوشته: دیدن از سیزده منظر، #کالم_مک‌کان

* و زمان چه ظالمانه می‌تازد، وقتی در طلب آن هستی مضایقه می‌کند و آنگاه‌که به آن نیازی نداری فراوان می‌شود.

* داشتن زبان‌چرب و نرم می‌تواند به هرگونه حماقتی جلا دهد.

* آه، خود ذهن یک چاه بسیار عمیق است، مرا پایین ببر و بگذار آب را لمس کنم.

دیدن از سیزده منظر، کالم مک‌کان
Thirteen Ways of Looking, Colum McCann

۱۳۹۶ اسفند ۱۹, شنبه

#کتاب_نوشته: جنگ آخرزمان، #ماریو_بارگاس_یوسا

* آدم‌هایی که دارند از گرسنگی می‌میرند، غریزه‌شان اغلب قوی‌تر از عقایدشان می‌شود. این‌جور آدم‌ها ممکن است چیزهای بی‌معنی، غیرواقعی و احمقانه را باور کنند. اما این مهم نیست، مهم کاری است که می‌کنند.

* مبادا در برابر دشمنان دین سر خم کنند، دشمنانی که هدفشان بازفرستادن بردگان به زیر زنجیر، فقیر کردن مردم با گرفتن مالیات، جلوگیری از ازدواج و تدفین با نظر کلیسا و حیران کردن‌ها با کلک‌هایی مثل نظام متری، نقشه آماری و سرشماری بود، وسایلی که هدف واقعی‌شان چیزی نبود مگر فریب مردم و کشاندن آنها به‌سوی گناه.

جنگ آخرزمان، ماریو بارگاس یوسا
The War of the End of the World, Mario Vargas Llosa

۱۳۹۶ اسفند ۱۶, چهارشنبه

#کتاب_نوشته: آدمک حصیری، #آناتول_فرانس

* خونسردی مردم در قبال افتضاحات و رسوایی‌های دستگاه دولت به‌جایی رسیده که دیگر هیچ‌چیزی را عجیب نمی‌دانند و مردمی که امروز خبر توقیف سناتور را در روزنامه خوانده‌اند اگر خبر انتصاب او را به سفارتی دریکی از دربارهای اروپا بشنوند باز تکانی نمی‌خورند.

* ملت ما به‌تدریج به فساد اخلاق عادت می‌کند و میان خوب و بد دیگر فرقی نمی‌گذارد و خطر همین‌جاست، ما می‌بینیم که شرم‌ها و زشتی‌ها در گرداب سکوت خفه می‌شود و رسوایی‌ها با کمک خاموشی به‌دست فراموشی سپرده می‌شود.

آدمک حصیری، آناتول فرانس
Le Mannequin d'osier, Anatole France

۱۳۹۶ اسفند ۱۴, دوشنبه

#کتاب_نوشته: ویروس‌های ذهن، #ریچارد_داوکینز


اگر تنها دلیلی که کاری را انجام نمی‌دهید (یا انجام می‌دهید) آن است که به شما گفته‌اند چنین نکنید (یا چنین بکنید)؛ پس در اینجا مشکلی وجود دارد.

زبان به این خاطر تکامل می‌یابد که هم پایداری فراوانی دارد و هم به‌طور جزئی تغییراتی می‌پذیرد که پیش‌شرط هر سیستم تکاملی است. اما خطاهایی هم در این کار رخ می‌دهد در غیر این صورت لهجه‌ها تکامل نمی‌یافتند و همه گویش‌های یک زبان به یکسان همان گویش نیاکان دورشان را میراث می‌بردند.

ویروس‌های ذهن، ریچارد داوکینز
Viruses of the Mind, Richard Dawkins

۱۳۹۶ اسفند ۱۲, شنبه

#کتاب_نوشته: سرزمین گوجه‌های سبز، #هرتا_مولر

* همگی مثل بقیه مردم در صف انتظار فروشگاه ایستادند. هر وقت مرگ به سراغ یکی از آنها می‌آمد، یک‌قدم به سر صف نزدیک‌تر می‌شدند.

* بانوی کوتاه‌قدی می‌شناختم که کر و لال بود،  او با خوردن پسمانده‌های دکان میوه‌فروشی شکم خود را سیر می‌کرد. مردانی که در شیفت شب کارخانه کار می‌کردند هرسال بچه‌ای در شکمش می‌کاشتند. میدان تاریک بود. بانوی کوتاه‌قد نمی‌توانست به‌موقع فرار کند، چون نمی‌توانست صدای نزدیک شدن آنها را بشنود. او نمی‌توانست فریاد بزند، چون صدا در گلویش می‌مرد.

* راه خیابان به سوری شهر را در پیش گرفت. وقتی کسی جایی برای رفتن نداشته باشد، سرتاسر شهر دورش حلقه می‌زند.

سرزمین گوجه‌های سبز، هرتا مولر
The Land of Green Plums, Herta Müller

کتاب نوشته: زندگی در پیش رو، رومن گاری

او می‌گفت ترس مطمئن‌ترین متحد ماست و بدون آن خدا می‌داند چه بر سرمان می‌آید. #زندگی_در_پیش_رو، #رومن_گاری The Life Before Us, a Novel by Rom...