تو کفش چرمی به پا خواهی کرد چون کسی گاوی را کشته است و پوست آن را کنده تا از آن چرم بسازد، تو پالتوی پوست به تن خواهی کرد چون کسی یک حیوان، صد حیوان، را کشته است تا پوست از تنشان بکند. تو مرغ خواهی خورد چون کسی جوجههایی را که به کسی آزاری نمیرساندند سربریده. و تازه همه ماجرا این نیست، چون آنها هم به دیگرانی آزار رساندند، کرمهایی را میخوردند که میرفتند تا کاهو را بجوند. همیشه یکی هست که دیگری را میکشد یا پوست از تنش میکند تا خود باقی بماند.
نامه به کودکی که هرگز زاده نشد، اوریانا فالاچی
Letter to a Child Never Born, Oriana Fallaci
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر