چه میدانستم
روزبهروز گرفتارتر میشوم؟ چه میدانستم مثل سنگریزهای که از کوه فرو میغلتد و
در هر چرخش بار برمیدارد، عاقبت به هیئت بهمن بزرگی در درهای دور پهن میشوم؟ چه
میدانستم هرچه دورتر شوم بیچارهتر و درماندهتر میشود.
-سرزمین ما کجاست؟
-هر جا که آدم خوش است، خوش است.
سال بلوا، عباس معروفی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر