۱۳۹۷ تیر ۱۶, شنبه

#کتاب_نوشته: افسانه‌های تبای، #سوفوکلس

پاندورا تا به زمین رسید، از کنجکاوی دیوانه‌وار و عشقی که به دانستن داشت، به اغوای آتنه الهه دانائی و خرد، درِ سبویی را که خدایان به وی هدیه داده بودند، گشود. رنج‌های هول‌انگیز از آن گریختند و زمین را فراگرفتند، تنها امید در سبو باقی ماند تا رنجی باشد در تسلای بشر.

افسانه‌های تبای، سوفوکلس
The Theban Plays, Sophocles

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

کتاب نوشته: زندگی در پیش رو، رومن گاری

او می‌گفت ترس مطمئن‌ترین متحد ماست و بدون آن خدا می‌داند چه بر سرمان می‌آید. #زندگی_در_پیش_رو، #رومن_گاری The Life Before Us, a Novel by Rom...