آنقدرها هم خوشقیافه نبود،
هرچند ممکن بود ازنظر برخی جذاب باشد اما چیزی در او وجود داشت که مستقیماً به درونت نفوذ میکرد، مخصوصاً
چشمهایش و آن نگاه ساکت و شفاف که مانند قندیلهای یخ در یک صبح زمستانی
میدرخشیدند، تنها تلألوئی از زندگی.
بید کور، زن خفته: مرد یخی، هاروکی
موراکامی
Blind Willow, Sleeping Woman, Haruki Murakami
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر