* میگویند فراموشی دفاع طبیعی بدن است در برابر رنج. میگویند دردی که نوزاد هنگام عبور از آن دریچهی تنگ، متحمل میشود چنان شدید است که کودک ترجیح میدهد رنج زاده شدن را برای همیشه از یاد ببرد.
* این "گذشته" است که شب میخزد زیر شمدت. پشت میکنی و میبینی روبه روی توست. سر در بالش فرومیکنی و میبینی میان بالش توست. مثل سایه است و از آن بدتر. سایه، نور که نباشد، دیگر نیست. اما گذشته در خموشی و ظلمت با توست.
* در وجود هر کس کودکی است که تا پایان عمر با او میزید. کافی است چینوچروکی را که زمان برای گم کردن رد در چهرهی اشخاص بهجا مینهد کنار بزنیم تا آن کودک خود را نشان بدهد. این یگانه راهی است برای آنکه مرعوب کسی، هرچند بزرگتر از خود نشویم.
همنوایی شبانه ارکستر چوبها، رضا قاسمی
The Nocturnal Harmony of Wood Orchestra, Reza Ghassemi
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر