۱۳۹۶ تیر ۲۲, پنجشنبه

#کتاب_نوشته: همنوایی شبانه ارکستر چوبها، #رضا_قاسمی

مرا می‌خواندند، یکی به نغمه و یکی به کلام، می‌دیدم که هیچ پرخاشی در میانه نیست، نه حتی هیچ سرزنشی، می‌دیدم گناهانم را می‌شمارند، اما نه از سر شماتت، همه‌اش به دلسوزی که پایش اگر لغزید، لغزید اما نه از سر پستی که خطایی اگر رفت، رفت اما نه از سر اختیار. چه سبک‌بار شده بودم آن شب، می‌گفتم: پس این است مرگ؟ این حلاوت در کمین؟

همنوایی شبانه ارکستر چوبها، رضا قاسمی
The Nocturnal Harmony of Wood Orchestra, Reza Ghassemi

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

کتاب نوشته: زندگی در پیش رو، رومن گاری

او می‌گفت ترس مطمئن‌ترین متحد ماست و بدون آن خدا می‌داند چه بر سرمان می‌آید. #زندگی_در_پیش_رو، #رومن_گاری The Life Before Us, a Novel by Rom...