* در کشوری که حقیقت آن چیزی است که دستور دادهاند باشد، واقعیت عملاً موجودیت خود را از دست میدهد و هر چیزی ممکن است بهجز آنچه اعلام میشود.
* در آن شهر بیباران، بیابان هنوز نیروی کهن شبح سازی و سراب پردازیاش را داشت. درنتیجه مردمان شهر که سلطه بسیار ناچیزی بر واقعیت داشتند و به همین خاطر ترجیح میدادند به رهبرانشان رو بیاورند و از آنها نظر بخواهند که چه چیزی واقعی است و چه چیزی نیست.
* زمانی شعبدهبازان و معرکه گیران و ورقبازان و چشمبندها و خیمهشببازان پیروزمندانه در کنار یک ارتش فاتح رژه میرفتند، اما این چیزها دیگر فراموششده و تفنگهای روسی بهطرف ساکنان محله نشانه میرود، از کارگران کمونیست در برابر تفنگهای سوسیالیستی چهکاری ساخته است؟
بچههای نیمه شب، سلمان رشدی
Midnight's Children, Salman Rushdie
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر