۱۳۹۶ فروردین ۲۹, سه‌شنبه

#کتاب_نوشته: بید کور، زن خفته، #هاروکی_موراکامی

همسر من یک مرد یخی است.
اولین باری که اورا ملاقات کردم، در هتلی در یک تفریحگاه اسکی بود. تصور کردن مکانی مناسب‌تر برای ملاقات با یک مرد یخی، کاری بسیار دشوار است. او در لابی هتل که از حضور جوانان شلوغ و پر همهمه بود، در گوشه‌ای دور از شومینه نشسته و غرق مطالعه کتابش بود. تقریباً نزدیک ظهر بود، اما به نظر می‌رسید نور شفاف و سرد صبحگاه فقط روی او می‌درخشد.

بید کور، زن خفته: مرد یخی، هاروکی موراکامی
Blind Willow, Sleeping Woman, Haruki Murakami
#پاراگراف_آغازین

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

کتاب نوشته: انسان خداگونه: تاریخ مختصر آینده، یووال هراری

 مردم همواره در یک دور بی‌انتها، عقاید یکدیگر را تقویت می‌کنند. هر دوری از تأیید متقابل این تار بافته‌های معنا را بیش از گذشته در هم می‌تند،...