۱۳۹۵ بهمن ۷, پنجشنبه

#کتاب_نوشته: ناطور دشت، #جی_دی_سالینجر

دلم می‌خواست از پنجره خودم را پرت کنم پائین. اگر یقین داشتم که به‌محض زمین خوردن کسی پیدا می‌شود که پارچه‌ای روی جسد من بکشد، احتمال داشت این کار را بکنم، اما دلم نمی‌خواست یک‌مشت آدم فضول و احمق بیایند و به بدن متلاشی‌شده و خون‌آلود من نگاه بکنند.

ناطور دشت، جی. دی. سالینجر
The Catcher in the Rye, J. D. Salinger

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

کتاب نوشته: انسان خداگونه: تاریخ مختصر آینده، یووال هراری

 مردم همواره در یک دور بی‌انتها، عقاید یکدیگر را تقویت می‌کنند. هر دوری از تأیید متقابل این تار بافته‌های معنا را بیش از گذشته در هم می‌تند،...