دلم میخواست از پنجره خودم را پرت کنم پائین. اگر یقین داشتم که بهمحض زمین خوردن کسی پیدا میشود که پارچهای روی جسد من بکشد، احتمال داشت این کار را بکنم، اما دلم نمیخواست یکمشت آدم فضول و احمق بیایند و به بدن متلاشیشده و خونآلود من نگاه بکنند.
ناطور دشت، جی. دی. سالینجر
The Catcher in the Rye, J. D. Salinger
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر