۱۳۹۵ شهریور ۹, سه‌شنبه

کتاب نوشته: مرد داستان فروش، یوستین گاردر


قوه‌ی تخیلم بیش از آن حدی بود که برای کل عالم قابلاستفاده باشد. واقعاً هیچگاه زندگی نکرده بودم، بلکه پیوسته درصدد جبران زندگی بودم.

مرد داستان فروش، یوستین گاردر
Jostein Gaarder, The Ringmaster's Daughter

۱۳۹۵ شهریور ۸, دوشنبه

کتاب نوشته: دین برای خداناباوران، آلن دو باتن

اگر بدن ما در مقابل درد یا زوال مصون بود، همه ما تبدیل به هیولا می‌شدیم.

دین برای خداناباوران، آلن دو باتن
Religion for Atheists, Alain de Botton

کتاب نوشته: دین برای خداناباوران، آلن دو باتن

در جهانی که یک سو افراط‌گرایی دینی و در سوی دیگر تنوع سکولار هست، می‌توان در این میان بود و پلی زد و بدون قبول دین، آیین‌ها و مفاهیم و جنبه‌های مثبت آن را به‌کار گرفت.


دین برای خداناباوران، آلن دو باتن
Religion for Atheists, Alain de Botton

۱۳۹۵ شهریور ۲, سه‌شنبه

کتاب نوشته: دین برای خداناباوران، آلن دو باتن

وجهه اخبار و چرخش آن بر این بنا شده که دنیای ما با توجه به دو مسئله همیشه در حال تغییر است: سیاست و فناوری.

دین برای خداناباوران، آلن دو باتن
Religion for Atheists, Alain de Botton

۱۳۹۵ مرداد ۳۱, یکشنبه

کتاب نوشته: دنیای قشنگ نو، آلدوس هاکسلی

خدایان عادل‌اند، شکی در این نیست، اما بالاخره مجموعه قوانینشان را افرادی که اجتماع را تشکیل می‌دهند اعمال می‌کنند، و عدالت خدایان بسته به عدالت انسان‌هاست.

دنیای قشنگ نو، آلدوس هاکسلی
Brave New World, Aldous Huxley

۱۳۹۵ مرداد ۲۷, چهارشنبه

کتاب نوشته: سرزمین گوجه‌های سبز، هرتا مولر

وقتی لب فرومی‌بندیم و سخنی نمی‌گوییم، غیرقابل تحمل می‌شویم، و آنگاه که زبان می‌گشاییم، از خود دلقکی می‌سازیم.

سرزمین گوجه‌های سبز، هرتا مولر
The Land of Green Plums, Herta Müller

۱۳۹۵ مرداد ۲۴, یکشنبه

کتاب نوشته: سمفونی مردگان، عباس معروفی

روی تیر چراغ‌برق نوشته بود به یک شریک خوش‌نفس احتیاج است. دم ظهری یک توک‌پا رفتم آنجا. گفتم منم. شریک خوش‌نفس، گفت سرمایه از من، کار از تو از همان روز شروع کردم و تا شب صد و چل و پنج بادکنک را باد کردم و ترکاندم. گفت چرا هم‌چین کرده‌ای پسر؟ گفتم همیشه با باد آخری می‌ترکد، یادت باشد یک فوت مانده به آخر نخ ببندی.

سمفونی مردگان، عباس معروفی
Symphony of the Dead, Abbas Maroufi

۱۳۹۵ مرداد ۲۱, پنجشنبه

کتاب نوشته: تسلی بخشی‌های فلسفه، آلن دو باتن

اگر ما از شک کردن به‌درستی وضعیت موجود خودداری می‌کنیم، دلیل این امر در درجه اول این است که امر موردپسند همگان را با امر درست یکسان می‌پنداریم. اما آیا همیشه آنچه موردپسند همگان است معقول است؟

تسلی بخشی‌های فلسفه، آلن دو باتن
The Consolations of Philosophy, Alain de Botton

۱۳۹۵ مرداد ۱۸, دوشنبه

کتاب نوشته: تهوع، ژان پل سارتر

با نگریستن به گذشته می‌توان قضاوت، مقایسه و تفکر کرد. و برای آنکه بتواند منظره‌ی این چهره‌ی هراسناک جنازه را در آینه تاب بیاورد، سعی دارد به خودش بقبولاند که درس‌های تجربه در آن حک‌شده است.

تهوع، ژان پل سارتر
Nausea, Jean-Paul Sartre

کتاب نوشته: اتللو، ویلیام شکسپیر

اگر از پس هر طوفان، چنین آرامشی پدید می‌آید، ای‌کاش بادها آن‌قدر بدمند تا مرگ را بیدار کنند.

اتللو، ویلیام شکسپیر

کتاب نوشته: زندگی در پیش رو، رومن گاری

او می‌گفت ترس مطمئن‌ترین متحد ماست و بدون آن خدا می‌داند چه بر سرمان می‌آید. #زندگی_در_پیش_رو، #رومن_گاری The Life Before Us, a Novel by Rom...