آماندا: تو به انسانها اعتقاد داری؟
آماندا: خدای من! حرفتو قبول نمیکنم، ذات مردم خوب و نجیبه.
دن: آره، تا زمانی که ماشینها کار کنند و تو بتونی به پلیس زنگ بزنی، اما فقط کافیه همینارو ازشون بگیری، توی تاریکی رهاشون کنی و بترسونیشون... دیگه هیچ قانونی باقی نمیمونه
Amanda: You don't have much faith in humanity, do you?
Dan: None, whatsoever.
Amanda: I can't accept that. People are basically good; decent. My god, David, we're a civilized society.
David: Sure, as long as the machines are working and you can dial 911. But you take those things away, you throw people in the dark, you scare the shit out of them - no more rules.
The Mist, Frank Darabont (Based on Stephen King's Novel)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر