۱۳۹۴ تیر ۲۶, جمعه

سی و یک

سی حس عجیبی داشت، سه دهه عمر، ورود به دنیایی تازه، موهایی که تار به تار رو به سفیدی است و این احساس که از یکجایی به بعد دیگر بزرگ نمی‌شویم! پیر می‌شویم.

اما سی‌ویک مثل همیشه شروع شد، روزمره، آرام و بدون اتفاق تازه، بی‌تفاوت به عمری که به طولش اضافه می‌شود یا از باقیمانده‌اش کم می‌شود. گذشت یک سال از دهه چهارم زندگی.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

کتاب نوشته: انسان خداگونه: تاریخ مختصر آینده، یووال هراری

 مردم همواره در یک دور بی‌انتها، عقاید یکدیگر را تقویت می‌کنند. هر دوری از تأیید متقابل این تار بافته‌های معنا را بیش از گذشته در هم می‌تند،...