۱۳۹۵ دی ۱۱, شنبه
۱۳۹۵ دی ۸, چهارشنبه
۱۳۹۵ دی ۷, سهشنبه
کتاب نوشته: جنگ آخرزمان، ماریو بارگاس یوسا
با این فکر که از خشکسالی و قحطی سودی به جیب بزند، دانههای گندم را در صندوقهای چوبی زیرزمین دفن کرده بود تا وقتی قیمتها سر به آسمان زد بیرون بیاورد و بفروشد. اما فاجعه چنان ابعادی داشت که از این حسابگریها هم پیش افتاد چراکه مردم کمکم آن خرده پولی را هم که داشتند صرف نماز و دعا و نذرونیاز میکردند تا مگر خدا بارانی نازل کند.
جنگ آخرزمان، ماریو بارگاس یوسا
The War of the End of the World, Mario Vargas Llosa
۱۳۹۵ دی ۴, شنبه
۱۳۹۵ آذر ۲۲, دوشنبه
کتاب نوشته: سلاخ خانه شماره پنج، کورد ونگارد
-چرا من؟
-این سؤال خیلی زمینی است آقای پیلگریم، چرا تو؟ اگر اینطور است خوب چرا ما؟ یا چرا هر چیز دیگری، این لحظه بهسادگی وجود دارد، تابهحال حشرهای را دیدهای که در کهربا گیرکرده باشد، خوب، ما هم همینطوریم، در کهربای لحظهها اسیرشدهایم و راه گریزی هم وجود ندارد.
سلاخ خانه شماره پنج، کرت وانهگت
Slaughterhouse-Five, Kurt Vonnegut
۱۳۹۵ آذر ۱۸, پنجشنبه
۱۳۹۵ آذر ۱۷, چهارشنبه
کتاب نوشته: همنوایی شبانه ارکستر چوبها، رضا قاسمی
حس شهادتطلبی و مظلومیت که مشخصهای کاملاً ایرانی است، هیچگاه در طول تاریخ اجازه نداده است تا مسائلی که با یک سیلی حل میشود بهموقع رفعورجوع کنیم، گذاشتهایم تا وقتیکه با کشت و کشتار هم حل نمیشود، خونمان به جوش آید و همهچیز را به آتش بکشیم و هیچچیزی را هم حل نکنیم.
همنوایی شبانه ارکستر چوبها، رضا قاسمی
The Nocturnal Harmony of Wood Orchestra, Reza Ghassemi
اشتراک در:
پستها (Atom)
کتاب نوشته: زندگی در پیش رو، رومن گاری
او میگفت ترس مطمئنترین متحد ماست و بدون آن خدا میداند چه بر سرمان میآید. #زندگی_در_پیش_رو، #رومن_گاری The Life Before Us, a Novel by Rom...
-
مائیم که اصل شادی و کان غمیم سرمایهٔ دادیم و نهاد ستمیم پستیم و بلندیم و کمالیم و کمیم آئینهٔ زنگ خورده و جام جمیم رباعیات خیام،...