۱۳۹۲ شهریور ۱, جمعه

۱۳۹۲ مرداد ۲۷, یکشنبه

خانه پوشالی

هيچ آرامشی پيش خدا و شيطان نيست.
فقط ما...
کوچيک و جزئي، به تنهايي ،تلاش ميکنيم
با همديگه جنگ و ستيز ميکنيم...
من دربرابر خودم دعا ميکنم
و براي خودم دعا ميکنم.


There is no solace above or below..
only us...
small, solitary, striving, 
battling one another. 
I pray to myself 
for myself.



House of Cards, Season 1, Chapter 13

۱۳۹۲ مرداد ۱۷, پنجشنبه

کتاب نوشته (صد سال تنهایی، گابریل گارسیا مارکز)

از دو دل‌تنگی که مثل دو آیینه، روبروی هم قرارگرفته بودند پریشان شده بود. حس زیبای غیرحقیقی بودن را از دست داد و عاقبت به همه آن‌ها سفارش کرد که آنجا را ترک کنند و تمام چیزهایی که در باره جهان و قلب بشری به آن‌ها آموخته بود، از یاد ببرند و در هر جا هستند، همیشه به خاطر داشته باشند که گذشته دروغی بیش نیست و خاطره بازگشتی ندارد و هر بهاری که می‌گذرد دیگر برنمی‌گردد و حتی شدیدترین و دیوانه کننده‌ترین عشق‌ها نیز حقیقتی ناپایدار است.

صد سال تنهایی، گابریل گارسیا مارکز

۱۳۹۲ مرداد ۱۳, یکشنبه

کتاب نوشته (کافکا در کرانه، هاروکی موراکامی)

قلبت چون رود بزرگی است که پس از بارانی فراوان طغیان می‌کند. هجوم سیلاب همه تابلوهای راهنما را که زمانی برپا بودند با خود برده است. اما باز باران بر سطح رود می‌کوبد. هر وقت خبر چنین سیلابی را در اخبار بخوانی، با خودت می گویی: این قلب من است.

کافکا در کرانه، هاروکی موراکامی

Your heart is like a great river after a long spell of rain, spilling over its banks. All signposts that once stood on the ground are gone, inundated and carried away by that rush of water. And still the rain beats down on the surface of the river. Every time you see a flood like that on the news you tell yourself: That’s it. That’s my heart.

Haruki Murakami, Kafka on the Shore

کتاب نوشته: زندگی در پیش رو، رومن گاری

او می‌گفت ترس مطمئن‌ترین متحد ماست و بدون آن خدا می‌داند چه بر سرمان می‌آید. #زندگی_در_پیش_رو، #رومن_گاری The Life Before Us, a Novel by Rom...